با توجه به اینکه ولتاژ تولیدی واحد های تولید انرژی تجدیدپذیر از نوع DC بوده و سطح ولتاژ این واحد ها معمولا به شرایط محیطی وابسته هستند و اغلب در محل هایی دور از شبکه توزیع انرژی احداث می شوند، اهمیت استفاده از مبدل های افزاینده DC را بیش از پیش مورد توجه قرار می دهد. ولتاژ خروجی مبدل های نوع انرژی با استفاده از مبدل های افزاینده یDC برای اتصال به مصرف کننده ها، منابع دخیره کننده و... افزایش می یابد. ساختارهای افزاینده ی پیشنهادی توسط مقالات معمولا بر پایه مبدل تقویت کننده ی معمولی و با هدف کاهش معایب و افزایش بهره وری آن پیشنهاد می شود. از مهم ترین مشکلات مبدل تقویت کننده می توان به ریپل جریان ورودی که در طول عمر منابع تغذیه اهمیت دارد اشاره کرد، یا مشکلاتی مانند بهره ولتاژ و یا چرخه ی وظیفه ی محدود که مانع از دستیابی به اهدافی چون سطوح ولتاژ بالا می شود. یکی از ساختارهای پیشنهادی، مبدل تقویت کننده درجه دوم است. که علاوه بر افزایش بهره ولتاژ، ریپل جریان ورودی را نسبت به مبدل تقویت کننده معمولی کاهش می دهد. همچنین با ترکیب تکنیک های افزاینده ولتاژ و ساختار مبدل درجه دوم می توان به بهره ولتاژ بالاتر یا ویژگی های مناسب تری مانند کاهش استرس ولتاژ روی عناصر دست یافت. ترکیب تکنیک های افزاینده با ساختار مبدل تقویت کننده درجه دوم نتایج مطلوب تری در جهت افزایش بهره ولتاژ و راندمان نسبت به مبدل تقویت کننده معمولی ایجاد می کند. در پژوهش های انجام شده محققان روی اهدافی مانند کاهش تنش ولتاژ و جریان، دستیابی به بهره ولتاژ بالا، کنترل پذیری مناسب و... تمرکز کرده و از تکنیک های افزاینده در جهت اهداف ذکر شده استفاده کرده اند. لذا در این پژوهش سعی خواهد شد که این تکنیک ها از نظر حجم مورد برسی قرار گرفته و مناسب ترین آن ها شناسایی شود و ساختار پیشنهادی بر اساس مبدل تقویت کننده درجه دوم و تکنیک بهینه شناسایی شده، طراحی و ساخته شود. تا ساختار پیشنهادی نسبت به ساختارهای طراحی شده در توان مشابه از نظر حجم عملکرد مناسب تری داشته باشد. با پیشرفت علوم مدارهای مجتمع الکترونیک و نانو الکترونیک حجم مدارهای الکترونیکی روز به روز کاهش یافته و معمولا هر ده سال نصف می شود. با توجه به گستردگی و جایگاه مبدل های DC در شرایط کاری مختلف، در سال های اخیر سعی شده است که حجم مبدل ها تا حد امکان کاهش یابد و