موتورهای القایی نسبتاً ارزان و مقاوم هستند زیرا آن ها را می توان بدون حلقه های لغزان یا کموتاتور ساخت. این ماشین ها بصورت گسترده ای در کاربردهای صنعتی استفاده می شوند. بدین خاطر باید توجه بیشتری به کنترل موتور القایی برای شروع به کار، ترمز کردن، عملکرد چهار ناحیه ای و غیره نمود [1]. درکنترل حلقه باز ماشین ،درایو برای تنظیم سرعت در گشتاور پایدار از فرکانس متغیر استفاده کرده که عملکرد رضایت بخشی را ارائه دهد. اما زمانی که به یک درایو با پاسخ دینامیکی سریع و سرعت صحیح یا کنترل گشتاور نیاز است یک کنترل حلقه باز ، رضایت بخش نیست [2]. بنابراین نیاز است که موتور در مد حلقه بسته عمل کند. عملکرد دینامیکی سیستم درایو ماشین القایی روی عملکرد کلی سیستم اثر زیادی می گذارد. از آن جایی که کنترل موتور القایی یک مدل غیر خطی دارد، انجام آن، یک کار مشکل می باشد. چرا که متغیرهای رتور به ندرت قابل اندازه گیری هستند و پارامترهای آن تحت شرایط کار ماشین القایی تغییر می کنند [3]. برای کنترل سرعت موتور القایی از چندین تکنیک استفاده می شود. این طرح می تواند به دو گروه اصلی تقسیم بندی شود: الف) کنترل اسکالر یا V⁄f : یکی از اولین روش های کنترل ماشین های القایی، کنترل سرعت ولت بر هرتز که آن را به عنوان یک روش اسکالر می شناسیم، می باشد که ماشین با نسبت ولتاژ به فرکانس ثابت، به منظور ثابت نگه داشتن شار فاصله هوایی و تولید ماکزیمم گشتاور، تحریک می شود [4]. این روش نسبتاً ساده است. اما نتایج رضایت بخشی برای کاربردهای با عملکرد سطح بالا، ندارد. این موضوع ناشی از این حقیقت است که در روش V⁄fیک کوپلینگ ذاتی بین گشتاور و شار فاصله هوایی وجود دارد و این امر موجب کندی پاسخ ماشین القایی می گردد [5]. ب) کنترل برداری یا کنترل جهت گیری میدان : برای غلبه بر محدودیت های روش کنترل V⁄f، روش های جهت دهی میدان توسعه داده شد. دراین روش متغیرهای ماشین به یک سیستم مختصات خاص انتقال داده می شود که از نظر دینامیکی همانند کمیت های dc مشاهده می گردند. در این روش،کنترل مجزای شار و گشتاور این اجازه را می دهد که ماشین القایی به یک پاسخ گذرای سریع برسد [6]. بنابراین جهت دهی میدان درایو ماشین القایی می تواند برای کاربردهای خاص که در بالا اشاره شد و قبلابا ماشین های dc انجام می شد، استفاده شود.جهت طرح های بهتر از روش های کنترلی