این مقاله به بررسی رابطه تنگاتنگ میان توسعه ملی و سیاست خارجی در چارچوب سند چشمانداز بیستساله جمهوری اسلامی ایران میپردازد. در این سند، ایران بهعنوان کشوری توسعهیافته با جایگاه نخست اقتصادی، علمی و فناوری در منطقه و دارای تعامل فعال با اقتصاد جهانی تعریف شده است. مقاله سه الگوی توسعه (درونگرا، برونگرا، مختلط) را تحلیل کرده و نشان میدهد ایران پس از جنگ تحمیلی به سمت توسعه برونگرا (صادراتمحور) حرکت کرده است. این الگو نیازمند سیاست خارجی تعاملی و دیپلماسی فعال برای بهرهگیری از منابع جهانی است و با انزواگرایی سازگار نیست. سیاست خارجی توسعهگرا باید با الگوی توسعه هماهنگ باشد، تصویر مثبتی از ایران ارائه دهد، اعتبار بینالمللی کسب کند و از امنیتی شدن جایگاه ایران جلوگیری نماید. این سیاست بر همزیستی مسالمتآمیز، تنشزدایی، اعتمادسازی و چندجانبهگرایی استوار است و ضمن حفظ استقلال و امنیت ملی، توسعه پایدار و تعامل سازنده جهانی را تسهیل میکند. پرسش پژوهش این است که سیاست خارجی توسعهگرا چگونه به اهداف توسعه ملی در سند چشمانداز کمک میکند؟ فرضیه پژوهش بیان میکند که سیاست خارجی برونگرا و تعاملی، با ایجاد بستر مناسب برای استفاده از فرصتهای جهانی و جلوگیری از امنیتی شدن جایگاه ایران، به تحقق اهداف سند چشمانداز، شامل جایگاه نخست منطقهای، کمک میکند، ضمن حفظ استقلال و امنیت ملی.