وقف در سنت اسلامی نه نهادی حقوقی، که تجلی کنش قدسی انسان در نسبت با مالکیت و معناست؛ کنشی که بر نگرش توحیدی به هستی استوار است و غایت آن تحقق قرب الهی از رهگذر تداوم نفع عمومی و بقای معنوی عمل است. در برابر آن، نظامهای امانی در غرب مدرن بر بنیاد عقلانیت حقوقی و انسانمحور شکل گرفتهاند و غایت خود را در نظم اجتماعی و کارکرد اقتصادی خیر میجویند. در میانۀ این دو افق، سنتهای تصدّق در یهودیت و مسیحیت مسیر انتقال معنا از امر قدسی به امر اجتماعی را نشان میدهند؛ حال آنکه در آیین هندو، نهادهای دانه و برهمادیه، هرچند با وقف شباهت دارند، هدفشان نه بقای نیت عبادی، که رهایی از چرخۀ کارما و وصول به موکشاست. پژوهش حاضر با روش فلسفی–تحلیلی و رویکرد تطبیقی انجام شده است و در چارچوب تحلیل غایتشناختی تطبیقی، تفاوت بنیادین وقف اسلامی را با نظامهای امانی غربی و اعطای مقدس هندو آشکار میکند. در وقف اسلامی، غایت در نسبت وجودی انسان با خدا معنا مییابد، در حالی که در سنتهای دیگر، غایت به عقل خودبنیاد، خیر عرفی یا رستگاری فردی محدود میشود. مقاله دو تلقی متقابل از نسبت انسان، مالکیت و خیر را تبیین میکند: یکی قدسی و عبادی، و دیگری انسانمحور و کارکردگرایانه.