هدف از اجرای پژوهش حاضر، دستیابی به تحلیل جامع لیگ برتر فوتبال جمهوری اسلامی ایران بر اساس الگوی سیستم پویا برای افق 1416 بود. بدین منظور پژوهش با هدف رشد حرفه ایی گرایی و توسعه لیگ، در چهار فاز مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری شامل اعضاء و کارکنان سازمان لیگ، اساتید با تخصص مدیریت راهبردی و بازاریابی در ورزش، دانشجویان و فارغ التحصیلان دکتری مدیریت ورزشی، ورزشکاران، مربیان و داوران لیگ و همچنین آمار واطلاعات موجود در راستای متغیرهای پژوهش بود. نمونه آماری در هر فاز بر اساس نیاز پژوهش، از بین جامعه آماری، انتخاب گردید تا بهترین و نزدیک ترین نتیجه حاصل گردد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخت در دو بخش شناسایی چالش ها و شاخص های توسعه و همچنین پرسشنامه محقق ساخت تحلیل ذی نفعان مشتمل بر 8 سؤال و بر گرفته از پرسشنامه مندلو (1991)- ماتریس علاقه- قدرت- و پرسشنامه ثقفی و همکاران (1393) – فوریت و پتانسیل- بود. سؤالات مربوط به ویژگی های جمعیت شناختی (شامل سن، جنسیت، مدرک تحصیلی، سابقه) طراحی گردید. یافته های پژوهش در فاز اول، ابعاد چالش زای حرفه ایی گرایی در در ابعاد اطلاعاتی و روابط عمومی، تسهیلات و تجهیزات، مدیریتی و رهبری، قانونگذاری و حقوقی، اقتصادی و حمایتی و سیاسی را شناسایی کرد. در فاز تحلیل ذی نفعان، گروه های ذی نفعان شامل دو گروه ذی نفعان اولیه و ذی نفعان ثانویه شامل گروه های رسانه ها، حامیان مالی، تماشاگران و هواداران، دولت و ارگان های دولتی، مربیان و ورزشکاران و داوران بود، که در این میان دولت و ارگان ها دولتی به نسبت دیگر گروه ها از درجه اهمیت بیشتری برخوردار بودند. در فاز سوم پژوهش نیز 30 سؤال و در پنج بعد شاخص اقتصادی و مالی، شاخص سازمانی، شاخص عملکردی، شاخص رقابتی و شاخص منابع انسانی طراحی و شناسایی شد. در فاز چهارم پژوهش، متغیرهای جریان و علی- معلومی ترسیم گردید و مدل پژوهش همراه با فرمول های مورد نیاز جهت تدوین استراتژی ها ترسیم گردید. سه سناریوی پیشنهادی، برای بهبود لیگ (حضور بانوان در لیگ، اخذ حق پخش تلویزیونی و بهبود مدیریت بازاریابی لیگ) پیشنهاد گردید. نتایج شبیه سازی نشان داد که این الگو می تواند توان مالی لیگ را بطور قابل ملاحظه ای بهبود بخشد. امید است نتایج این پژوهش بتواند با قرار دادن اطلاعات لازم به مدیران سازمان لیگ، آنان را در تصمیم گیری ها و