در جهان مدرن امروزی، از تجارت و کسب و کار به عنوان فرصتی برای خلق ثروت ، توسعه اقتصادی و رفاه و خوشبختی مردم در سراسر جهان نام برده می شود. ثبات در اقتصاد بازار به انسجام در عملکرد سازمان و یکپارچگی ارزشها و ساختار جامعه بستگی دارد. به منظور تحقق توسعه پایدار و تعالی کسب و کار ضروریست که چالشهای محیطی و سایر مقولات اجتماعی نیز مد نظر قرار گیرند. تعالی کسب و کار بر رضایتمندی همزمان ذینفعان کلیدی سازمان و ضرورت اندازه گیری عملکرد سازمانی بر مبنای عوامل بحرانی موفقیت تاکید دارد. بر همین اساس استراتژی توسعه و رشد هر بنگاه اقتصادی نقشی اساسی در موفقیت آن ایفا می نماید. تا اواخر دهه 1960، توسعه استراتژی کسب و کار در شرکت های بزرگ عمدتا بر اساس شاخص های بازاریابی و اولویت های مالی طرح ریزی می شدند. حال آنکه مفاهیمی چون نوآوری ، فرایندهای داخلی و خارجی ، آموزش و رضایتمندی ذینفعان نقشی بی بدیل در ترسیم نقشه راه و موفقیت سازمان ها ایفا می نماید. این مقاله تلاش دارد با تلفیق دیدگاه سنتی حاکم بر استراتژی رشد شرکت ها و الهامات مبتنی بر مدل کارت امتیازی متوازن به درک صحیح تری از عوامل کلیدی موفقیت و شاخص های تاثیر گذار بر آینده سازمان ها دست یابیم. به منظور لحاظ نمودن کلیه جنبه های مرتبط و شرایط پویای عناصر و عوامل موجود در آن از نگرش سیستم دینامیک بهره گیری شده است. این مدل ارزش محور بوده و دارای ساختاری بلند مدت و طبیعتی دینامیک می باشد. نگرش سیستم دینامیک به موضوع استراتژی رشد شرکت ها نه تنها توانسته است نسبت به سایر مدلها از درجه سازگاری بالاتری برخوردار باشد، بلکه به جهت استفاده از یک نگرش فراگیر و سیستماتیک در تطبیق شرایط واقعی سازمانها بسیار موفق تر می نمایاند، همچنین منطق مدل که بر پایه تحلیل آماری و ریاضی مستدل گردیده است، امکان تشخیص نقاط قوت و حوزه های قابل بهبود را مادامیکه تخمین اثرات هر بعد روی سایر مولفه های سیستم وجود دارد، به سهولت فراهم می آورد. نهایتا اینکه این الگو تمام ویژگیهای قابل توجه برای ذینفعان و شاخص های مطرح در عملکرد سازمان را به منظور فراهم آوردن شرایط مطلوب برای نیل به توسعه پایدار دارا می باشد. جهت پیش بینی مقادیر و ترسیم و تحلیل عوامل موثر از نرم افزار Vensim 6 استفاده گردیده است.