از جمله اصطلاحات اخلاقی منفی در قرآن کریم است که با دیگر کلمات و واژگان » کبر « ه مرتبه خود، همچون شرک و کفر، ارتباط اساسی و وابستگی بنیادی دارد. استکبار را م یتوان نوعی شرک در اندیشه برشمرد که به دو گونه جلی و خفی خودنمایی می کند. این صفت مذموم به صورت فردی و اجتماعی در ابعاد عبادی، سیاسی و اقتصادی در جوامع رسوخ م یکند و زمین ههای استعمار و استکفار را فراهم م یسازد. قرآن کریم ویژگ یهای فرهنگی مستکبران و شیو ههای متنوع انان برای تسلط بر مردم برا به خوبی تبیین کرده است. شخص یا دولت مستکبر با به زیر سلطه درآوردن مستعمر هی خود در واقع استقلال و هویت را از او سلب م یکند و اجاز هی هرنوع بهره برداری از او را به خود م یدهد و آزادی و استقلال عمل را از مستعمره م یگیرد. اما برای مقابله با این فرهنگ نادرست چه باید کرد؟ و چه عواملی موجب شده تا امروز مستکبران بمانند و فرهنگ مقابله با آنان آنطور که شایسته و بایسته است توفیق نیابد؟ این پژوهش به دنبال بررسی موانع موجود در راه استکبار ستیزی وارائه راهکارها برای رفع این موانع در عصر حاضر است. برای انجام این بررسی از روش کتابخانه ای بهره گرفته ایم.