چکیده یکی از مهمترین مسائلی که وجود آن در هر جامعه ای، ضروری محسوب می شود و بدون آن زندگی سعادتمندانه برای آحاد مردم امکان پذیر نمی باشد، مسأله مهم و اساسی «امنیت» است. امری که در واقع منشأ و زیربنای تمامی امور بوده و با عدم آن هیچ گونه فعالیت فردی و اجتماعی، در عرصه های دیگر تحقق نخواهد پذیرفت. در دین مبین اسلام، امنیّت یکی از اصول زندگی فردی و حکومتی است که خود به تنهایی زمینه-ساز بهره وری از مواهب حیات و تکامل بشر و از مقدس ترین آرمان ها و ارزش هاست. البته امنیت حالتی نیست که با فعالیت فردی و یک جانبه تحقق پذیرد، بلکه تنها در سایه حکومت و تشکیلات حکومتی است که می توان به امنیت مطلوب دست یافت. در این مقاله به بررسی مفاهیم و ابعاد مختلف «امنیت» در «قرآن کریم» و «نهج البلاغه» پرداخته می شود و سعی شده تا راهکارهایی که برای تحقق این مهم ارائه شده، معرفی گردد، چرا که بهترین فصل الخطاب در تمامی زمینه ها تمسک جستن به ریسمان الهی و سیره ائمه اطهار (ع) می باشد. در این دو کتاب آسمانی و گرانمایه، امنیت ابعاد مختلفی را دربرمی گیرد، از جمله: معنوی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و قضایی. راهکارهایی که برای تحقق امنیت ارائه می دهند به این شرح می باشد: قرآن کریم، ایمان و امنیت معنوی را سرچشمه و مبنای اصلی کلیه ابعاد امنیت می داند و هر گونه امنیتی و در هر بعدی از ابعاد آن، در ایمان و اعتقاد معنوی ریشه دارد. همچنین حضرت علی (ع) اخلاق و معنویت را دو راهکار برای امنیت فردی انسان ها می دانند. آن حضرت در زمینه امنیت اجتماعی، به هماهنگی در اخلاق و رسوم مردم، ایمن ماندن از دشمنی و کینه توصیه نموده است. همچنین به طور عام در جهت تأمین امنیت، باید اصولی مانند استفاده از تدبیر، عقل، مشورت و ... بکار گرفته شود.